۲.۰۹.۱۳۹۰

پز و پیروزی!









بحران فراگیری که اینک دولت احمدی‌نژاد را در برابر «بیت‌رهبری» قرار داده، اگر برای گروهی تازگی داشته باشد، مسلماً از منظر تحلیل سیاسی و بررسی آنچه «حیات» حکومت اسلامی می‌خوانیم آنقدرها تعجب‌آور نیست. حداقل ما در این اصل تردید نداریم که حکومت اسلامی از روز نخست مجموعه‌ای متناقض و بی‌هدف بوده. خلاصة کلام، پس از هیاهوسالاری‌ای که روز 22 بهمن 57 ارتش شاهنشاهی تحت عنوان «انقلاب» شاخ‌اش را در جیب ملت ایران گذاشت، تمامی جناح‌های سیاسی کشور، هر یک اسب‌ها را جهت تصاحب اهرم‌های اجرائی زین کردند. در میان این «سوارکاران ماهر» و چیره‌دست از چپ‌افراطی و لنینیست‌ تا دست‌راستی آخوندی و فکل‌کراواتی‌ رستاخیزی همه و همه به این صرافت افتاده بودند که می‌بایست با حمایت از شخص آیت‌الله خمینی، هم زمینة حفظ موجودیت خود و جناح خود را فراهم آورند و هم به صورت سینه‌خیز به سوی «قدرت» بروند!

البته در این نوع «برخورد» که بیشتر به دلیل عقب‌ماندگی ساختار سیاسی کشور در آن روزها «باب»‌ شده بود، دو اصل اساسی از صورتبندی‌ تمامی بازیگران بساط «انقلاب»‌ دور ماند. نخست اینکه اطلاق عبارت «جناح سیاسی» به این تشکل‌ها اصولاً از روز نخست گزافه بود. چرا که این «جناح‌ها» معمولاً از چند «شخصیت» وابسته به شبکة سفارتخانه‌های غربی تشکیل می‌شد؛ جناح‌هائی فاقد هر گونه پایگاه تشکیلاتی و صنفی که از منظر عقیدتی و فلسفی بی‌نهایت فقیر بودند. از طرف دیگر، موضع‌گیری بسیاری از اینان به نفع آخوندیسم، و نقش‌آفرینی‌های‌شان طی بحران فزاینده‌ای که به کودتای 22 بهمن 57 انجامید هر گونه توضیح و تفسیری را حاشیه‌ای و زائد خواهد کرد؛ از روز نخست برداشت صریح و روشنی نزد اینان از تحرکات «انقلابی» وجود نداشت. استنباط کودکانة حاکم بر این تشکل‌ها این بود که هر گونه جایگزینی رژیم فی‌نفسه «مثبت» خواهد بود؛ دیدیم که چنین نشد و به یقین در آینده نیز چنین نخواهد شد. چرا که جایگزینی رژیم به شیوه‌ای که این «تشکل‌ها» تأئید می‌کردند جز گسست استعماری و حکومت کودتائی نتیجه‌ای به همراه نمی‌آورد.

از طرف دیگر، اگر آقای خمینی اصولاً برنامه‌ای جهت ادارة کشور در دست نداشتند، و بر طبل «اسلامی کردن» تمام امور می‌کوبیدند، این خود بهترین دلیل بر ارتجاعی بودن حرکت «انقلاب اسلامی» می‌بایست تحلیل می‌شد. اما بجای این تحلیل منطقی، ‌ هر ننه‌قمری با تکیه بر نبود برنامة متقن،‌ برنامة سیاسی خودش را به عنوان برنامة «انقلاب اسلامی» در قاب گذاشته بالای سرش آویزان کرده بود. این نوع خوش‌خیالی‌ها همانطور که گفتیم تا حد زیادی از واپس‌ماندگی اجتماعی و سیاسی کشور ناشی می‌شد، ولی مسلماً افرادی که هر کدام به شیوة خود به این خوش‌خیالی‌ها دامن زدند در تاریخ ایران مسئولیت‌های‌شان منظور خواهد شد.

سایت رادیوفردا، مورخ 8 اردیبهشت‌ماه 1390، مطلبی به قلم یکی از نویسند‌گان‌اش به نام مجید محمدی، جهت بررسی و تحلیل شرایط سیاسی کنونی منتشر کرده. البته آقای محمدی همچون دیگران حق دارند نظریات‌ خودشان را عنوان کنند ولی اینکه سایت وابسته به سازمان سیا این نظریات را منعکس می‌کند، مطلبی است که شامل «حقوق» آقای محمدی نخواهد شد. در نتیجه، نظریات ایشان را می‌باید به عنوان مواضع مورد تأئید سازمان سیا در مورد مسائل سیاسی کشور ایران مد نظر قرار دهیم . در مطلب آقای محمدی چندین چالش نظری و تاریخی چشم‌گیر است، و به طور کلی از این مطلب چنین استنباط می‌شود که تحلیل «سازمانی» از مسائل ایران بر محور کلی‌گوئی و فرار از واقعیات شکل گرفته.

آقای محمدی در مطلبی که تحت عنوان «حذف رقیب امروز با کمک رقیب فردا یا حکایت تنها ماندن علی» منتشر شده، ادعا دارد که پدیده‌ای به نام «روحانیت» را می‌توان در قلب حکومت اسلامی از دیگر جریانات منزوی کرده، به آن ارزش کاربردی داد. ولی شاهد بوده و هستیم که حکومت اسلامی به همان میزان با روحانیت شیعی درگیر بوده که با دیگر قشرها و طبقات، در نتیجه ادعای نویسنده اعتبار چندانی ندارد؛ دلیل هم اینکه ایشان نوع ویژه‌ای از روحانیت اختراع کرده‌اند که موجودیت واقعی نداشته و ندارد:

«روحانیت به دلیل آشنایی با فرهنگ سیاسی ایرانیان (تصور مصالحه به عنوان سازش‌کاری، انحصارطلبی، خود‌ ـ حق‌پنداری، و توهم در اختیار داشتن افکار عمومی) و نیز وقوف به فقدان پایگاه اجتماعی درازمدت در میان طبقة متوسط شهری از آغاز به یارگیری در میان گروه‌های سیاسی بلندپرواز برای حذف رقیب امروز خود پرداخت.»

باید پرسید این «روحانیت» که نویسنده به آن اشاره می‌کند، چه نوع تشکلی است که نه شامل امثال آیت‌الله طالقانی می‌شود، و نه ده‌ها آیت‌اللهی که از دیرباز در حصر «سیاسی ـ دینی» زندگی کرده‌اند، از قبیل خوانساری، قمی و ... به آن راه دارند؟ این چه نوع «روحانیت» است که زمانی دل به رهبری امثال حسینعلی منتظری و رفسنجانی و خوئینی‌ها می‌دهد و پس از چندی هم اینان را تبدیل می‌کند به «دشمن!» از این گذشته بسیاری از آیت‌الله‌های صاحب مقام در حوزه‌ها از قبیل گلپایگانی و مرعشی اصولاً پای در فضای سیاست نگذاشتند و سیر حرکت «حوزوی‌ای» که اینان پایه‌ریزی کردند از طرف ده‌ها مرید و ملا و آیت‌الله مو به مو به مورد اجرا گذاشته می‌شود. پس این «روحانیتی» که نویسنده به ما معرفی می‌کند ریشه‌های‌اش کجاست؟ این «روحانیت» به هیچ عنوان نمی‌تواند شامل روحانیت شیعی‌مسلک و حوزه‌نشین‌ها در مفهومی باشد که به ذهن ایرانیان متبادر می‌شود.

در واقع «روحانیت» کذا‌ می‌باید تشکل ویژه‌ای باشد. تشکلی که ساختار سنتی خود را شکسته و بکلی از حیطة روحانیت در مفهوم سنتی آن بیرون آمده. و به دلائلی که نویسنده به هیچ عنوان مطرح نمی‌کند، این روحانیت «روحانیت‌ستیز» یک‌شبه قصد به دست گرفتن قدرت تام و تمام سیاسی و نظامی و پلیسی و دولتی را در کشوری کلیدی همچون ایران دارد! حال باید پرسید با اینهمه ادعا و افاده و خواست گزافه، این «روحانیت» چه دستمایه‌ای دارد، و با تکیه بر کدام ساختار می‌خواهد عمل کند، و از همه مهمتر با تکیه بر کدام شبکه مخالفان را کنار زده؟ این‌ «جزئیات» نیز در مطلب نویسنده «نامعلوم» باقی می‌ماند. با این وجود رادیوفردا جهت «آگاهی» ایرانیان این موضوع را مطرح می‌کند که روحانیت کذا بدون تجربة حکومت، زرنگی به خرج داد و برای حذف رقبا زیرکانه عمل‌کرد:

«روحانیت شیعه‌ که بدون تجربة حکومت‌داری قدرت را در سال1357 به دست گرفت به ترتیب چهار گروه را مورد استفاده قرار داد تا چهار گروه دیگر را حذف [کرده] و سرنخ‌های قدرت را در دست خود داشته باشد.»

اولاً «قدرت سیاسی» گنجشک نیست که از روی اتفاق به بام مش‌حسن و کربلائی حسین بنشیند؛ کاملاً بر عکس! سئوال کلیدی‌ای که در این مقطع مطرح می‌شود این است که: «قشری که تجربة حکومتداری ندارد، اصولاً چگونه قدرت را به دست آورده؟» باید قبول کرد برای این قشر «فاقد تجربه» که از دیرباز درگیر شکاف‌ها و شقاق‌های جانسوز و کشنده و مخرب داخلی بوده، چنین رزمایش موفقی آنهم طی سه دهه می‌باید از جمله «معجزات» الهی تلقی شود! چگونه این قشر توانسته طی 30 سال هم شکاف‌های درونی را پوشش دهد، هم سر همة گروه‌ها را از ناسیونالیست گرفته تا مارکسیست و فاشیست و ... شیره بمالد؟ طبیعی است که برای این پرسش‌ها نیز در مطلب نویسنده پاسخی نخواهیم یافت:

«در دهه‌های پنجاه تا هشتاد، اسلام‌گرائی توانست به ترتیب با ناسیونالیسم، سوسیالیسم، فاشیسم، پوپولیسم یا میلیتاریسم ترکیب شود[...]»

با تعمق در این تأکیدات الهی چاره‌ای جز قبول این واقعیت باقی نمی‌ماند که اولاً «اسلامگرائی» با فاشیسم و پوپولیسم و میلیتاریسم تفاوت ماهوی دارد! ثانیاً اسلامگرائی مورد نظر نویسنده می‌باید همان «روحانیت» جادوئی و شگفت‌انگیزی باشد که شب خوابید و صبح که خواب بیدار ‌شد دید، «ای دل غافل! قدرت سیاسی همچون کبوتر جلد بر بام‌اش نشسته!» اینجا بود که «روحانیت» آهی از سر رضایت کشیده و گفت: یا امیرالمومنین، «پرزنان همچو جلاجل به فغان آید جل!» و امیرالمومنین هم فرمود: روح‌الله! «شات‌آپ» اقراء به اسم ...»

بله، کمی از فضای تحلیلی بیرون رفتیم، ولی چه کنیم که «روحانیت» آقای محمدی ما را حسابی مقهور کرده! این «روحانیت» که مشکل می‌توان ابعاد فیزیکی، ساختاری، تشکیلاتی و حتی «عقیدتی» و فردی برای آن مشخص نمود، به معنای واقعی کلمه بر همه چیز و بر همه کس «تفوق» یافته و در جایگاه الهی نشسته، حتی قلم ما را نیز به بیراهه برده بود! حال که قلم‌مان به «راه راست» هدایت شده، از نویسندة «دانشمند» و خصوصاً مسئولان محترم رادیوفردا انتظار داریم به صراحت به این «روحانیتی» که فوت در آستین‌اش می‌کنند اشاره کرده، اعضای وابسته به آن، تشکیلات منبعث از آن، اهداف سیاسی، مالی و اقتصادی آن و ... و خلاصه واقعیت‌اش را برای مخاطب مشخص نمایند.

خلاصه بگوئیم، «روحانیت» و «اسلامگرائی‌ای» که در رادیو فردا مورد «بررسی» قرار می‌گیرد موجودیت واقعی ندارد، به معنای اینترنتی «مجازی» هم نیست؛ تخیلی است! و ما به عنوان تحلیل‌گر فقط می‌توانیم بگوئیم روحانیت کذا محفلی است استعماری از قماش «بیداری ایرانیان»، «ایران نوین»، «رستاخیز» و ... خلاصه محفلی که نه اهداف مشخصی دنبال می‌کند و نه سردمداران‌اش در ساختار سیاسی، مالی و اقتصادی کشور ریشه و ساقه‌ای دارند. این روحانیت علف هرزی است پرروردة استعمار. دست استعمار مانع کندن آن می‌شود، به امید بهره‌برداری‌های نامشروع. بهره‌برداری‌ای که اینک سه دهه است به صورت بهینه انجام می‌گیرد و بعضی‌ها امیدوارند که این «همکاری سازنده» همچنان ادامه یابد!

از قضای روزگار مقالة آقای محمدی اگر در مجموع جهت توجیه جنفگیات رایج در حکومت اسلامی، مبنی بر حاکمیت پدیدة روشن و مشخصی به نام «روحانیت» و شیعی‌مسلکی و این «کلک‌بازی‌ها» نگاشته شده، از یک معضل بزرگ پرده برمی‌دارد. آنجا که ایشان می‌فرمایند، این روحانیت بدون هر گونه تجربه‌ای آمد، پدر همه را در‌ آورد، با همه هم «همکاری» مقطعی کرد تا بتواند نهایت امر زیر پای همه را بکشد و خود را در قدرت نگاه دارد، ماهیت واقعی روحانیت کذا یعنی وابستگی‌اش به استعمار روشن می‌شود.

در واقع، آقای محمدی با طرح چنین مطلبی دو پیام عمده و موهن به مخاطب ارسال می‌کند. نخست اینکه این «روحانیت» علیرغم «بی‌تجربگی» بسیار زرنگ و باهوش است و دیگر آنکه بقیة ایرانیان موجودات ابله و کودنی هستند که فریب «روحانیت» را می‌خورند. حال آنکه ما شاهد بودیم، «روحانیت» کذا با برخورداری از حمایت محافل استعماری توانست به سرکوب پیگیر ملت ایران پرداخته و به «پیروزی‌های» چشم‌گیری دست یابد که امروز آقای محمدی «پزش» را در رادیوفردا می‌دهند!

بله، اگر ما محفل دست‌نشاندة «روحانیت» را از روحانیت تاریخی کشور مجزا می‌کنیم، تصویری که رادیوفردا از همین «روحانیت» ارائه می‌دهد، و خصوصاً تحلیلی که از عملکرد مزورانه و «سازش‌های» مقطعی‌اش با جریانات «مخالف» مطرح می‌کند مور تأئید ماست. چرا که اگر آخوندیسم دست‌نشانده طی سه دهه توانست به قول آقای محمدی از ناسیونالیست تا سوسیالیست و عملگرا و نظامی، همه را آلت دست کند، دلیلی وجود ندارد که امروز جهت بازتولید همین عملیات دمکرات‌ها و طرفداران دمکراسی سیاسی را هدف قرار ندهد. و در چارچوب تبلیغات غرب پیرامون حکومت اسلامی و تحلیل‌های‌ محافل استعماری از به اصطلاح نظریات «پایه‌ای» در این تشکل دست‌نشانده، پیش‌فرض فوق تقویت می‌شود. خلاصه چنین به نظر می‌رسد که «روحانیت» کذا گویا قصد دارد همین برنامة مشعشعانه را اینبار با طرفداران «دمکراسی سیاسی» به راه اندازد.

تقدیم «نوبل صلح» به یکی از «شیخانه‌های» طرفدار حکومت اسلامی، چاپ عکس‌های همسر موسوی با آن چادرسیاه و بقچة چل‌تیکه به عنوان «روشنفکر سال» در مجلة فارین‌پالیسی، جایزه‌باران کردن لات‌ولوت‌ها و خاله‌شلخته‌های حکومت اسلامی در محافل خارج از کشور، ارائة بورس‌های «کلان» به اعجوبه‌های «تحقیقات» علمی که از مجلس شورای اسلامی، روزی‌نامه‌های حکومت ولایت فقیه و ... بیرون آمده و سر از دانشگاه‌های غرب به در آورده‌اند، همه و همه نشان می‌دهد که «طعمة» بعدی این به اصطلاح «روحانیت»، می‌باید طرفداران دمکراسی سیاسی در ایران باشد.

ولی مسلماً آقای مجید محمدی این مطالب را نمی‌دانند؛ کارفرمایان‌شان در رادیوفردا هم از درک این مسائل عاجزاند. روی سخن ما با آن‌هاست که این صحنه‌گردانی مهوع را به راه انداخته، و سرمایه‌اش را تأمین می‌کنند. جنبش دمکراتیک و طرفداری از دمکراسی سیاسی در ایران ریشه‌ای یکصدوپنجاه ساله دارد. سخنگویان ما ملاممد خاتمی و حاج‌فرج دباغ نیستند و امثال اینان به هیچ عنوان نمی‌توانند سخنگوی جنبشی با عمق و تاریخچة آزادیخواهی ایرانی باشند. سخنگویان ما عشقی‌ها، فرخی‌ها و ایرج‌میرزاها هستند. زن ایرانی در اندیشة دمکرات‌ها فروغ فرخزاد است، نه موجود حقیری که به اسم دین و سنت و مذهب و خواست خدا جهت خودفروشی در محضر «حاج‌آقا»، پیکرش ‌را در کاغذ کادوئی «حسینی» و «کربلائی» می‌پیچد. خلاصه بگوئیم اینبار پای به میدانی گذاشته‌اید که مرد آن نیستید.

طرفداران دمکراسی سیاسی برخلاف روحانیت مطلوب استعمار قدرت‌طلب نیستند، بلکه می‌خواهند بنیادهای قدرتمند دمکراتیک را پی ریزی کنند. از اینرو اینان تحت هیچ عنوان در کنار قدرت‌طلبان نخواهند نشست، چرا که تنها راه رشد و شکوفائی جامعه را آزادی در چارچوب قوانین انسان‌محور می‌بینند. و در این نوع «آزادی» جائی برای مصلحت و تکلیف و شرع و آخوند و ارتش و سپاهی و غیره و لاپوشانی و چماق پیش‌بینی نشده. در نتیجه صورتبندی‌ای که سازمان سیا جهت تحمیل یک حکومت عصر حجر بر ملت ایران، بارها و بارها در سازش‌های مقطعی خود با فدائی و مجاهد و توده‌ای و ناسیونالیست و دیگر قماش با موفقیت فراوان به پیش رانده، بر جنبش دمکراتیک و طرفداران دمکراسی بی‌اثر خواهد بود. هر چه زودتر دکان دین‌فروشی‌تان را تعطیل کنید، پیش از آنکه تتمه آبروی‌ نداشته‌تان نیز برباد رود.

سرنوشت «مصاف» احمدی‌نژاد و علی خامنه‌ای آنقدرها برای جنبش طرفداران دمکراسی در ایران اهمیتی ندارد؛ چرا که بده‌بستان ‌بین‌المحافل است. هر کدام از اینان حرف‌شان را پیش ببرند، حکومت اسلامی تضعیف شده، و نهایت امر دمکراسی تقویت می‌شود. بن‌بست سیاسی فراروی حکومت اسلامی در همین مسیر است که هر روز بیشتر و بیشتر علنی خواهد شد، ولی محفل «روحانیت»، یا آنچه نویسندة رادیوفردا «اسلامگرائی» می‌خواند دیگر نمی‌تواند جهت به زیر آب کردن سر طرفداران دمکراسی اینبار نیز عوامل‌اش را به فضای سیاست کشور تحت عناوین مختلف تحمیل کند.



 





نسخة پی‌دی‌اف ـ گوگل

نسخة پی‌دی‌اف ـ گوگل(بارگیری)

نسخة پی‌دی‌اف ـ سکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ فایل‌دن

نسخة پی‌دی‌اف ـ داک‌ستاک

نسخة پی‌دی‌اف ـ تینک‌فری

نسخة پی‌دی‌اف ـ باکس‌نت

نسخة پی‌دی‌اف ـ کلمه‌ئو

نسخة پی‌دی‌اف ـ داکس‌تاپ

نسخة پی‌دی‌اف ـ هیوج‌درایو

نسخة پی‌دی‌اف ـ مدیافایر

نسخة پی‌دی‌اف ـ دیوشیر

نسخة پی‌دی‌اف ـ پی‌بی‌ورکس

نسخة پی‌دی‌اف ـ ستورگیت


Share






فیلترشکن‌های جدید29آوریل2011

surfunblockers.info
ifyouwanttoknowwhy.com
petsocietygameguide.com
guestbookideas.com
speedyhidden.info
ladiesmotorcycleleathers.com
quickarrive.info
unblock-server.info
extrasofttoothbrushes.com
pr-oxy.com
youproxyserver.info
https://proxyssl.info
paninirecipes.net
highspeedhide.info
vdai.net
bypassunlock.info
bathroomshowerremodeling.com
freeproxy.co.za
restaurantcitygameguide.com
spacesaverbathroom.com
sms4-u.info
highspeedconceal.info
mobileaccessories.ws
quicksurfing.info
eyeshadowforbrowneyes.com
unlockservers.info
expressnameless.info
lazereyesurgery.net
decorativehaircombs.com
expressprivacy.info
carryonluggagebags.com
dreamshell.info
surfreward.tk
freevpnblog.info
unhideweb.info
freevpns.info
proxy27.tk
atwii.tk
surfskincare.tk
internalsimple.tk
surfbeach.tk
vizvia.tk
dentaltech.tk
allunblocksite.info
hideprint.tk
nurseschool.tk
tmobileproxy.info
domainsurf.tk
youunblockers.info
surfservers.tk
dreamlinetrip.tk
breakskillarge.tk
grandsurf.tk
anonymous-servers.info
tramadolblog.info
surfdomain.tk
rapidunknown.info
expressunblock.info
instantglide.info
instantaneousreach.info


۲.۰۷.۱۳۹۰

آدرس‌های جدید تیپولوژی خلا ـ داستان کوتاه



مدت‌ها پیش چند داستان کوتاه روی خطوط اینترنت قرار دادیم. این داستان‌ها نیز همچون دیگر نوشته‌های سعید سامان از الطاف سانسور حکومت عدل و داد اسلامی برخوردار شد. با این وجود تقاضای خوانندگان برای این داستان‌ها بسیار است و اینهم خود موجب دلگرمی‌ ما!

ولی «تقدیر» چنین خواست که با وجود کند شدن قیچی سانسور و بی‌اثر شدن سرکوبگری‌های حکومت اسلامی،  در کمال تأسف شرکت‌های «میزبان» به نوبة خود برای خوانندگان این داستان‌ها هر روز گرفتاری جدیدی درست کنند. برای حل مشکل، این «پست» را به یادآوری لینک‌های قدیمی و معرفی لینک‌های جدید این کتاب‌ها اختصاص می‌دهیم و امیدواریم که با استفاده از آن‌ها حداقل خوانندگان این کتاب‌ها با زحمت کمتری به متن‌‌ها دسترسی پیدا کنند.



 





داستان کوتاه ـ تیپولوژی خلا ـ سکریبد



داستان کوتاه ـ تیپولوژی خلا ـ داکس‌تاپ



داستان کوتاه ـ تیپولوژی خلا ـ مدیافایر



داستان کوتاه ـ تیپولوژی خلا ـ هیوج درایو



داستان کوتاه ـ تیپولوژی خلا ـ لایو



داستان کوتاه ـ تیپولوژی خلا ـ فایل‌دن



داستان کوتاه ـ تیپولوژی خلا ـ گوگل



داستان کوتاه ـ تیپولوژی خلا ـ گوگل(بارگیری)



داستان کوتاه ـ تیپولوژی خلا ـ کلمه‌ئو



داستان کوتاه ـ تیپولوژی خلا ـ باکس‌نت



داستان کوتاه ـ تیپولوژی خلا ـ ستورگیت



داستان کوتاه ـ تیپولوژی خلا ـ دیوشیر



داستان کوتاه ـ تیپولوژی خلا ـ فورشیرد




داستان کوتاه ـ تیپولوژی خلا ـ فایلزواپ



داستان کوتاه ـ تیپولوژی خلا ـ پی‌بی‌ورکس


آدرس‌های جدید خاطرات ـ داستان کوتاه



مدت‌ها پیش چند داستان کوتاه روی خطوط اینترنت قرار دادیم. این داستان‌ها نیز همچون دیگر نوشته‌های سعید سامان از الطاف سانسور حکومت عدل و داد اسلامی برخوردار شد. با این وجود تقاضای خوانندگان برای این داستان‌ها بسیار است و اینهم خود موجب دلگرمی‌ ما!

ولی «تقدیر» چنین خواست که با وجود کند شدن قیچی سانسور و بی‌اثر شدن سرکوبگری‌های حکومت اسلامی،در کمال تأسف شرکت‌های «میزبان» به نوبة خود برای خوانندگان این داستان‌ها هر روز گرفتاری جدیدی درست کنند. برای حل مشکل، این «پست» را به یادآوری لینک‌های قدیمی و معرفی لینک‌های جدید این کتاب‌ها اختصاص می‌دهیم و امیدواریم که با استفاده از آن‌ها حداقل خوانندگان این کتاب‌ها با زحمت کمتری به متن‌‌ها دسترسی پیدا کنند.







داستان کوتاه ـ خاطرات ـ سکریبد



داستان کوتاه ـ خاطرات ـ داکس‌تاپ



داستان کوتاه ـ خاطرات ـ مدیافایر



داستان کوتاه ـ خاطرات ـ هیوج درایو



داستان کوتاه ـ خاطرات ـ لایو



داستان کوتاه ـ خاطرات ـ فایل‌دن



داستان کوتاه ـ خاطرات ـ گوگل



داستان کوتاه ـ خاطرات ـ گوگل(بارگیری)



داستان کوتاه ـ خاطرات ـ کلمه‌ئو



داستان کوتاه ـ خاطرات ـ باکس‌نت



داستان کوتاه ـ خاطرات ـ ستورگیت



داستان کوتاه ـ خاطرات ـ دیوشیر



داستان کوتاه ـ خاطرات ـ فورشیرد



داستان کوتاه ـ خاطرات ـ فایلزواپ



داستان کوتاه ـ خاطرات ـ پی‌بی‌ورکس


۲.۰۶.۱۳۹۰

علی و الیزابت!









در شرایط ویژة حاکم بر خاورمیانه و آفریقای شمالی، بحران روابط «رهبر» حکومت اسلامی و رئیس دولت جمکران تا کجا می‌تواند امتداد یابد؟ البته به استنباط ما این «بحران» صرفاً سیاسی است و ریشه‌های‌اش را می‌باید در سال‌های پیش از علنی شدن اختلافاتی جستجو کرد که پیرامون وزیر اطلاعات به وجود آمده. در اینجا شاید بررسی شتابزدة روند تحولاتی لازم آید که باند احمدی‌نژاد را در تقابل با محفل کودتای 22 بهمن 57 به قدرت رساند. در این راستا ابتدا نگاهی خواهیم داشت به تاریخچه و دلائل این «تقابل!»

روزی که نام احمدی‌نژاد از صندوق‌های رأی بیرون کشیده شد، همچنان که پیشتر نیز عنوان کردیم، وی تنها گزینه‌ای بود که در میان «وابستگان» به محافل آنگلوساکسون ‌در ایران، روسیه می‌توانست حضورش را در رأس قوة مجریه تحمل کند. تحلیل دقیق شرایط سیاسی‌ای که به این نتیجه‌گیری منجر شد مسئله را به درازا خواهد کشاند. پس به طور سربسته و خلاصه بگوئیم، ‌ دیگر از منظر مسکو، عملکرد حکومت اسلامی که فضای شهری را توسط اوباش وابسته به محافل آمریکائی و انگلیسی به «مسجد» تبدیل کرده بود در مرزهای جغرافیائی‌اش قابل تحمل نبود. به همین دلیل از طرف کرملین فشار سیاسی خردکننده‌ای به طرف‌های غربی وارد آمد تا اینان در ایجاد تحولات «مثبت» پای گذاشته، فضای «دین‌خوئی» را که طی دوران نخست‌وزیری میرحسین موسوی و ریاست جمهوری سردار سازندگی توسط گروه‌های فشار شهری ایجاد کرده بودند از هم فروپاشانند.

ولی شاهد بودیم که تلاش‌های غرب طی دوران خاتمی ـ این فرد قرار بود تحت عنوان «اصلاحات» این فروپاشی را اجرائی نماید ـ به نقطة مطلوب نرسید! رایزنی در مورد اینکه به چه دلیل این تلاش‌ها ناکام ماند کاری است بسیار پیچیده، ولی اکنون با در نظر گرفتن تبعات «اصلاح‌طلبی» این مسئله ‌روشن است که عدم همکاری برخی محافل غرب از مهم‌ترین راه‌بندها می‌باید تلقی شود. اصلاح‌طلبی در دوران خاتمی نهایت امر به نقطه‌ای رسید که روسای قوای مجریه و مقننه، یعنی خاتمی و کروبی، بجای فراهم آوردن زمینة فروپاشانی در ساختار «دین‌خوئی» نمایشی حکومت، مسائل جاری کشور را در عمل توسط عوامل وابسته به اصلاح‌طلبان در مسیر واژگونه هدایت کرده، به تدریج به سوی توجیه سیاست‌های سرکوب مذهبی شهری پیش ‌راندند! به طور مثال، نامة خامنه‌ای به کروبی در باب «آزادی مطبوعات» و به سخره گرفتن «مجلس قانونگزاری» یکی از همین ترفندها بود. و در این شرایط اگر برخی محافل غرب نان و آب فراوان می‌دیدند، ناخشنودی مسکو کاملاً قابل پیش‌بینی بود.

شاهد بودیم که واپس‌گرائی از نوع «اصلاح‌طلبی»،‌ که هدف اصلی‌اش «توجیه» بهینة سیاست‌های سه دهة اخیر آنگلوساکسون‌ها در ایران بود، بعدها توسط باندهای دیگری از جمله گروه‌های «مطبوعاتی» و «هنری» و ... در میان اصلاح‌طلبان با شدت و حدت تمام پیگیری ‌شد. ولی نهایت امر، اهداف واقعی اینان طی نمایشات «انتخاباتی» سال 1388 به رهبری میرحسین موسوی که عنصری سرکوبگر و شناخته ‌شده در تحکیم پایه‌های «دین‌خوئی» در حکومت اسلامی است علنی شد. اینگونه بود که صورتک «مردم‌دوستی» از چهرة کریه اصلاح‌طلبان فرو افتاد و شعار مسخرة «بازگشت به دوران نورانی امام روشن‌ضمیر» و عربدة «الله‌اکبر» و تکرار مزخرفاتی از قبیل «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» یا «ایرانی» توسط اوباش بار دیگر فضای شهری را اشباع کرد.

به طور خلاصه، «در» بر این پاشنه می‌چرخید که اصلاح‌طلبان در هر شرایطی اگر ظاهراً حکومت اسلامی را از در بیرون می‌اندازند، همان سیاست‌های سرکوبگرانة دورة خمینی و بهشتی و شرکاء را اینبار تحت عنوان «خواست مردمی» از پنجره «وارد» کنند! ولی در دورانی که فضای استراتژیک در جنوب روسیه دچار تغییرات پایه‌ای شده بود شامورتی‌بازی‌های سفارت انگلیس در تهران راه بجائی نمی‌برد. فشار سیاسی تا آنجا بالا گرفت که «سفیر کودتا»، یا همان سایمون گاس معروف که حتی حاضر نشده بود استوارنامة‌ خود را به دولت وقت ارائه دهد، توسط سازمان آتلانتیک شمالی از ایران اخراج شد!

آنچه در بالا آمد فشرده‌ای بود از شرایط سیاسی‌ای که در آغاز دورة دوم ریاست احمدی‌نژاد بر قوة مجریه در کشور حاکم بود. ولی همانطور که بارها گفته‌ایم دولت فعلی نیازمند بیرون کشیدن گلیم خود از آب‌هائی متلاطم خواهد شد. و نخستین مشکلی که در برابر دولت قد علم خواهد کرد وابستگی شدید و ساختاری محفل علی خامنه‌ای به همین اصلاح‌طلبان است. همانطور که بالاتر گفتیم، جنگ بین اصولگرائی و اصلاح‌طلبی که از انواع «جنگ‌های زرگری» به شمار می‌رود، فقط جهت توجیه دوباره و احیای حکومت اسلامی به راه افتاده بود؛ این جنگ تخریب پل‌های ارتباطی بین عوامل کودتای 22 بهمن 57 را شامل نمی‌شد، و امروز نیز شامل این فروپاشانی نخواهد شد. در نتیجه، دیر یا زود دولت احمدی‌نژاد می‌بایست با این واقعیت رودررو قرار گیرد که علی خامنه‌ای به مراتب به اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر است تا به دولت او.

به این مشکل می‌باید «میعاد» انتخابات مجلس شورای اسلامی را نیز افزود! طی این به اصطلاح «انتخابات»، باندهای آخوندی و وابستگان به علی خامنه‌ای تلاش خواهند داشت تا تحت عنوان «اصولگرائی» و «پیروی از ولی امر» مجلس را تحت کنترل خود گرفته دولت را منزوی کنند. عملی که نهایت امر بار دیگر آب به آسیاب همان اصلاح‌طلبانی خواهد ریخت که همکاران نزدیک علی خامنه‌ای هستند. به عبارت ساده‌تر، اگر شرایط سیاسی در همین مسیر امتداد یابد،‌ در انتخابات آینده اصلاح‌طلبان با صورتک «پیروی از ولی امر» مجلس را تحت انقیاد گرفته دولت را به انزوا می‌کشانند و از آنجا که اینان جز هیاهوسالاری مفری نمی‌جویند مسلماً بار دیگر زمینه را جهت بازگشت اصلاح‌طلبان «مارک‌دار» فراهم خواهند آورد. به این ترتیب سیاست کشور در دور باطل افتاده و در کوتاه مدت به همان آغاز دورة سیدخندان باز می‌گردیم، روز از نو، روزی از نو، سرکوب ملت ایران همزمان با تهدید منافع مسکو از نو!

این «خواب خوشی» است که عوامل انگلستان در ایران برای خود دیده‌اند. به صراحت بگوئیم، اگر چنین چرخشی امکانپذیر می‌بود سفیر ملکه را با این افتضاح از ایران اخراج نمی‌کردند. اگر اقتدار لندن در ایران تا این حد فروپاشیده، منطقاً دلیلی وجود ندارد که یک‌شبه این اقتدار بتواند بازسازی شود، چنین نیز نخواهد شد. در نتیجه درگیری سیاسی اخیر بین احمدی‌نژاد و علی خامنه‌ای نمی‌تواند به نفع جناح خامنه‌ای پایان گیرد. خصوصاً که در این برهه‌ انگلستان درگیر جنگ‌های فرسایشی سه‌گانه در شنزارهای لیبی، سواحل بحرین و کوهستان‌های سربه‌فلک‌ کشیدة یمن شده؛ جنگ‌هائی که اشراف نیروهای نزدیک به «کاخ باکهینگهام» را بر سه تنگة هرمز، شاخ آفریقا و جبل‌الطارق تهدید می‌کند. جالب اینکه در این جنگ‌ها، آمریکا به خلاف روال معهود، ‌حاضر به نقش‌پذیری نیست! در نتیجه، می‌توان چنین استنباط کرد که اتحاد ایندو در ایران نیز به چالش کشیده شده و این است یکی از دلائل درگیری احمدی‌نژاد با خامنه‌ای. رویاروئی‌ای که در حال تبدیل شدن به یک بحران حکومتی است. اگر بخواهیم شرایط را به صورت کاریکاتور ارائه دهیم، باید بگوئیم ملکه الیزابت در شاهرگ‌های آبی به افلاس افتاده، غلام‌ جان‌نثارش علی هم در چاه جمکران.

از نظر ما خروج از این «بحران» می‌تواند به دو صورت قابل پیش‌بینی باشد. نخستین صورت آن خروج قطعی علی خامنه‌ای از دور و بی‌اعتباری وی در حیطة امور اجرائی است. شق دومی نیز محتمل خواهد بود؛ در اینصورت می‌باید استعفای احمدی‌نژاد و قرار گرفتن بیت رهبری در برابر «مسئولیت‌های اجرائی» را مد نظر قرار داد. در صورت کناره‌گیری احمدی‌نژاد، از آنجا که کشور نمی‌تواند بدون دولت باشد، علی‌خامنه‌ای می‌باید با سرعت بساط «انتخابات» به راه اندازد؛ ولی چشم‌انداز چنین انتخاباتی واقعاً خنده‌دار است. چرا که طرفداران احمدی‌نژاد در این انتخابات حضور نخواهند یافت و به احتمال زیاد شورای نگهبان برای حفظ ظاهر، گروه موسوم به «فتنه»، یا همان اصلاح‌طلبان «مارک‌دار» را از حق شرکت در این انتخابات محروم خواهد کرد؛ خلاصه «علی» می‌ماند و حوض‌اش!

در این مقطع سعی می‌کنیم فشرده‌ای از پیامدهای هر دو چشم‌انداز ارائه دهیم. طبیعی است که در صورت انزوای علی خامنه‌ای در امور اجرائی، «دور» به دست باند احمدی‌نژاد بیفتد. ولی در شرایط فعلی مشکل می‌توان پیش‌بینی کرد که باند مذکور برای تحولات ‌آینده چه برنامه‌ای در آستین نگاه داشته. انگلستان هنوز چشم امید به ملاجماعت بسته، و با فوت‌کردن در آ‌ستین مقدسات قصد به مقصد رساندن خر لنگ‌اش را دارد. در نتیجه احمدی‌نژاد حتی اگر از شر دخالت‌های «مصلحت‌جویانة» مقام معظم خلاص شود می‌باید نوعی آقابالاسری «آخوندجماعت» را در این شرایط بپذیرد، و روسیه نهایت امر دست‌اش زیر سنگ انگلستان باقی خواهد ماند.

ولی در صورتبندی دوم، یعنی در وضعیتی که باند احمدی‌نژاد قدرت اجرائی را به مقام معظم واگذار ‌کند، جناح احمدی‌نژاد موفق خواهد شد هم برچسب حمایت بی‌قید و شرط از ولی‌فقیه را از پیشانی‌اش بردارد، و هم در طیف «اپوزیسیون» بنشیند. به این ترتیب دست اصلاح‌طلبان رو ‌شده، و ارتباطات پنهان‌شان با بیت‌رهبری آشکار خواهد شد. اینجاست که تضعیف چشمگیر «جنبش‌سبز» را در فضای سیاسی شاهد خواهیم بود، و باند احمدی‌نژاد تبدیل می‌شود به آلترناتیو دولت! همان دولتی که در صورت استعفای احمدی‌نژاد، مقام معظم با «اخ‌وتف» و مسلماً از طریق همکاری «بیخ‌دیواری» با سپاه و برادران لاریجانی و چند سر آخوند دولتی سر هم کرده. اعمال شکست تبلیغاتی و سیاسی بر چنین دولت مستعجل و مستأصلی سهل و آسان است. البته کوتاه آمدن احمدی نژاد نیز می‌تواند به عنوان شق سوم مطرح شود.

این شق هر چند ما آنقدرها برای‌اش اعتبار قائل نیستیم؛ بازی جاری موش‌وگربه را تداوم می‌بخشد. ولی به استنباط ما چنین راه حلی فقط به صورت ظاهری می‌تواند خود را به نمایش بگذارد. به عبارت دیگر در پس پرده یکی از دو شقی که در بالا عنوان کردیم بر رابطة «دولت ـ رهبری» حاکم باقی خواهد ماند، و در چنین وضعیتی می‌باید منتظر اصطکاک‌های شدیدتر میان این دو باشیم.

به طور خلاصه، در همینجا عنوان کنیم که روزهای خوشی در فضای سیاسی کشور پیش‌بینی نمی‌کنیم. بحرانی که سراسر خاورمیانه، شمال آفریقا و آسیای مرکزی را درنوردیده، امروز در ایران به این صورت پای به میدان سیاست گذاشته. هیچکدام از طرف‌های درگیر برای حل درازمدت مسائل کشور «برنامه‌ای» ندارند، تمامی سعی اینان به این محدود می‌شود که چگونه خود و هم‌پالکی‌های‌شان را با حمایت طرف‌های خارجی از گرداب تحولات سیاسی «سالم» بیرون بکشند. ولی بقای اینان در صحنة سیاست کشور منوط به این است که جناح‌بندی‌های بین‌المللی تا چه حد از ادامة موجودیت‌شان حمایت به عمل آورد.

در چنین بزنگاهی است که نقش نیروهای آزادیخواه و طرفداران دمکراسی کلیدی می‌شود. به عبارت ساده‌تر، زمانیکه قیچی سانسور کند ‌شد، و سرکوب‌های خیابانی حمایت بین‌المللی خود را هر چه بیشتر از دست ‌داد، تازه پای به میدانی می‌گذاریم که نقش تشکیلات برخاسته از نیازهای واقعی ملت مطرح می‌شود. در کمال تأسف در این زمینه نیز نمی‌توان آنقدرها خوش‌بین بود، چرا که طی سه دهة گذشته، تشکیلات سیاسی و اوپوزیسیون حکومت اسلامی، در سکون و «ایستائی» دست و پا زده، سکونی که مرده‌ریگی است از روابط دوران «جنگ‌سرد». اینهمه در شرایطی که سیاست کشور بیشتر امواج خروشان دریا و فوران آتش‌فشان را تداعی می‌کند، تا سکون و آرامش مرداب را.



 





نسخة پی‌دی‌اف ـ گوگل

نسخة پی‌دی‌اف ـ گوگل(بارگیری)

نسخة پی‌دی‌اف ـ سکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ فایل‌دن

نسخة پی‌دی‌اف ـ داک‌ستاک

نسخة پی‌دی‌اف ـ تینک‌فری

نسخة پی‌دی‌اف ـ باکس‌نت

نسخة پی‌دی‌اف ـ کلمه‌ئو

نسخة پی‌دی‌اف ـ داکس‌تاپ

نسخة پی‌دی‌اف ـ هیوج‌درایو

نسخة پی‌دی‌اف ـ مدیافایر

نسخة پی‌دی‌اف ـ دیوشیر

نسخة پی‌دی‌اف ـ پی‌بی‌ورکس

نسخة پی‌دی‌اف ـ ستورگیت


Share






فیلترشکن‌های جدید26آوریل2011

emailair.tk
useu98cgi.tk
widthbuyerp.tk
blockpage.tk
sheetofitil.tk
basemyproxy.tk
unblockdisability.tk
emailcompanies.tk
msriskfastest.tk
speedtwitter.tk
cgimsprivate.tk
testlogin.tk
erpnowire.tk
addressearth.tk
speedukof.tk
surfsettlement.tk
cybercam.info
surfsolar.tk
bestsiteproxy.info
secret-access.tk
forex-gw-anonymous.tk
powersurf.info
breakerlocks.tk
fix-proxy.tk
seoprox.tk
killersurf.tk
onewayfastbrowser.co.cc
nimblenow.info
royalsurf.tk
webfreeproxy.info
fronterswebproxy.tk
anonymouscheck.info
proxybluenet.tk
yoursurf.tk
inlineproxie.info
zodiacproxy.tk
limit-break.info
proxylightspeed.tk
yellowsnowproxy.info
proxytablets.info
anosite.com
ihostgatorreviews.info
unblock-servers.info
tkraindrop.org
sms4-u.info
freeproxy.co.za
suservers.com
vdai.net